پژواک کار ایران (آزمایشی)

بازتاب صدای نیروی کار و مسائل مرتبط با جنبش کارگری ایران

سقوط، آتش، خودکشی و خشم؛ این بار اعتراض از خانه‌ها آغاز شد

امروز، بار دیگر صفحه‌ی بحران زیستی و معیشتی کارگران و مزدبگیران در ایران، با خون و آتش و اعتراض و اندوه پر شد. امروز، صدای ترک‌های عمیق در بدنه‌ی جامعه‌ی کارگری، نه فقط از کارخانه و میدان کار، که از خانه‌ها، بیمارستان‌ها و حتی اتاق‌های سوخته و تاریک مرگ بلند بود.

مرگ‌ها ادامه دارد: یکی سوخت، یکی سقوط کرد، یکی خود را حلق‌آویز کرد

در اصفهان، کارگری دیگر از ارتفاع سقوط کرد و جان داد. در تهران، در میان شعله‌های آتش، دو کارگر مهاجر افغانستانی جان باختند. در ایرانشهر، تیر برق سقوط کرد و جان مأمور برق را گرفت. و در بوشهر، کارگری دیگر، چند روز پیش، در برابر فشار خردکننده بی‌حقوقی و بی‌پناهی، خودش را حلق‌آویز کرد؛ امروز، گزارش تحلیلی درباره این واقعه دردناک منتشر شد. در آن یادداشت، نشان دادیم که چطور شرکت صدرا، از زیر بار مسئولیت انسانی و اجتماعی شانه خالی کرد و چطور ساختار پیمانکاری، کارگر را بی‌پناه و تنها رها می‌کند تا در سکوت، جان ببازد.

این مرگ‌ها اتفاق نیستند، بخشی از روندی سیستماتیک‌اند؛ قتل‌هایی تدریجی، برآمده از ساختاری که جان کارگر برایش بی‌ارزش است. ساختاری که سود را بر زندگی و سلطه را بر ایمنی و کرامت انسان ترجیح می‌دهد.

پرستاران کنارک: ده ماه بی‌حقوقی، ده ماه بی‌توجهی

در کنارک، پرستاران بیمارستان امام حسین، پس از ماه‌ها سکوت و فشار طاقت‌فرسا، امروز دست به اعتراض زدند. ده ماه بی‌حقوقی، فشار کاری شدید، و تحقیرِ مداوم، آنان را به میدان کشاند. این اعتراض، نه فقط فریاد برای مزد، که فریاد برای کرامت و حق زنده‌ماندن بود.

خانواده‌های کارکنان نفت به میدان آمدند؛ روزی پس از دوشنبه اعتراضی

روز گذشته، سه‌شنبه ۱۴ مرداد، خانواده‌های کارکنان عملیاتی صنعت نفت در جم، مقابل فرهنگسرای توحید تجمع کردند. این تجمع در ادامه‌ی کارزار «دوشنبه‌های اعتراضی» بود، اما در روز سه‌شنبه انجام شد. آنچه اهمیت دارد، نه روز هفته، بلکه تداوم خشم است؛ تداوم اعتراضی که حالا از میدان‌های کاری به خانه‌ها کشیده شده. این یعنی بحران، نه فقط در محیط کار که در زندگی روزمره جریان دارد.

نه فقط حادثه، نه فقط مطالبه؛ بلکه فاجعه‌ای ساختاری

در همه این موارد، چیزی مشترک است: بی‌حقوقی، بی‌پناهی، نبود امنیت شغلی و جان بی‌ارزش‌شده‌ی کارگران. این وضعیت، نه با توصیه، نه با اصلاح‌گری و نه با تغییر مدیران حل‌شدنی‌ست. آنچه با آن روبه‌روییم، یک فاجعه‌ی ساختاری‌ست که مستقیماً از مناسبات نابرابر سیاسی و اقتصادی نظام حاکم برمی‌خیزد.

دولت، کارفرمایان حکومتی و خصوصی، پیمانکاران زالوصفت: فرار از مسئولیت، انکار رنج

در قلب این مناسبات، ساختاری از دلالی، پیمانکاری، واسطه‌گری و فرار از مسئولیت قرار دارد. نهادهای اصلی اقتصادی – از شرکت‌های تحت مالکیت سپاه و بنیادها گرفته تا سرمایه‌داران خصوصی و بنگاه‌های غول‌پیکر شبه‌دولتی – همگی در یک چیز مشترک‌اند: بهره‌کشی عمیق از کارگر و تبریه‌سازی خود از مسئولیت.

اما پیمانکاران نیز در این سازوکار، نه‌تنها بی‌گناه نیستند، بلکه فعالانه در بهره‌کشی و سرکوب نقش دارند. آن‌ها از میان نزدیکان قدرت، با بهره‌گیری از رانت‌ها و روابط سیاسی، قراردادهای کلان می‌گیرند، بدون انجام کار واقعی، بخش بزرگی از مزد کارگران را می‌بلعند و زالوصفتانه از رنج آنان ثروت می‌اندوزند.
پیمانکاری در ایران، یک مدل سازمان‌یافته‌ از چپاول قانونی‌ست؛ مدلی که هدفش، هم کاهش هزینه‌ها به سود کارفرماست و هم پنهان‌کردن مسئولیت سیاسی و حقوقی.

راه‌حل در تغییرات بنیادین، نه ترمیم‌های موضعی

هیچ مطالبه‌ای در این مناسبات، نه شنیده خواهد شد و نه پاسخ خواهد گرفت. ساختار موجود، مبتنی بر انکارِ حقوق کارگران و معافیت سرمایه‌داران حکومتی و غیرحکومتی‌ست. برای پایان‌دادن به این وضعیت، تغییرات بنیادین و دگرگونی کامل مناسبات حاکم ضروری‌ست.

کلید رهایی: تشکل‌یابی مستقل و قدرت جمعی

اما تغییر، بدون قدرت ممکن نیست. و قدرت، از سازمانیابی می‌آید. هر روزی که کارگر بدون تشکل بماند، تنها و مستأصل، در برابر ساختار عظیم بهره‌کشی، به انزوا و ناامیدی و در نهایت به مرگ می‌رسد. اما کارگر متشکل، قربانی نیست، نیروی تغییر است.

سازمان‌یابی‌های مستقل، از پایین، و فراتر از سازوکارهای رسمی و وابسته، کلید رهایی است. از محل کار تا محله، از میدان نفتی تا بیمارستان، از خانه‌های کارگری تا خوابگاه‌ها، هرجایی که کارگر بتواند با هم‌سرنوشتانش متحد شود، سنگ بنای قدرتی نهاده می‌شود که می‌تواند سرنوشت را تغییر دهد.

از سوژه رنج، به سوژه مقاومت و دگرگونی

کارگر سازمان‌یافته، دیگر نه فقط سوژه‌ی رنج، که سوژه‌ی دگرگونی‌ست. و این همان چیزی‌ست که حاکمان از آن می‌هراسند: کارگری که سازمان یافته، متحد، و متشکل، دیگر تماشاگر مرگ خود نیست؛ او بازیگر اصلی آینده خواهد بود.

تهیه‌شده در «پژواک کار ایران»

ما در تلاشیم بستری برای جنبش کارگری ایران فراهم کنیم که علاقمندان بتوانند مطالب، تجربه‌ها و دیدگاه‌های خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. شما می‌توانید عکس‌ها، فیلم‌ها، یادداشت، اخبار و گزارش‌های خود را برای ما ارسال کنید و در تقویت این حرکت سهیم باشید. اطلاعات بیشتر…

دنبال کنید:

پژواک کار ایران (آزمایشی)

بازتاب صدای نیروی کار و مسائل مرتبط با جنبش کارگری ایران