پژواک کار ایران (آزمایشی)

بازتاب صدای نیروی کار و مسائل مرتبط با جنبش کارگری ایران

مرگ بی‌صدا، سود بی‌پایان

یادداشتی درباره تداوم قتل کارگران در سایه ساختارهای بی‌مسئولیت

در یک هفته اخیر، بار دیگر صدای سقوط و آوار از کارگاه‌ها برخاست؛ اما نه در صدر اخبار، نه در تریبون‌های رسمی، که در میان گزارش‌های پراکنده‌ محلی یا آگهی‌های تسلیت همکاران. مرگ کارگر، مرگ بی‌صداست اما آنچه این سکوت را سنگین‌تر می‌کند، تکرارش است: چرا هر هفته؟ چرا هر روز؟

سهم عمده‌ای از مرگ‌ومیرهای شغلی در ایران به کارگران ساختمانی مربوط است. ریزش گود، سقوط از ارتفاع، برق‌گرفتگی؛ فهرستی ثابت و تکرارشونده، که به‌سادگی قابل پیشگیری‌ است. اما چرا این فجایع، همچنان جاری‌اند؟ پاسخ در ساختاری نهفته است که سود را مقدم بر جان می‌داند و نظارت را قربانی مصلحت‌سازی کرده است.

صاحبان صنایع، کارفرمان و پیمانکاران اراده‌ای برای بهبود شرایط ایمنی کارگاهها ندارند، بازرسی‌های میدانی به حداقل رسیده‌اند، سامانه ثبت حوادث ناکارآمد است و هر روز کارگاه‌های کوچک و بی‌نام، جان کارگران را می‌گیرند بی‌آنکه مسئولیتی متوجه کارفرما یا پیمانکار باشد. آموزش ایمنی و تجهیزات استاندارد، هزینه‌هایی‌ است که اغلب کارفرمایان و پیمانکاران حاضر به پرداختش نیستند؛ چون کارگر جان‌بی‌بیمه‌ای‌ است که اگر بمیرد، جایگزینش فردای همان روز پشت در کارگاه ایستاده است.

اما مشکل فقط در سودجویی پیمانکار یا ضعف وزارتخانه نیست؛ مسئله، ساختار سراسر ضدکارگری‌ای‌ است که وزارت کار و نهادهای زیرمجموعه‌اش از ادارات کار تا بازرسی‌ها و شوراهای اسلامی کار، نه تنها حافظ جان و حقوق کارگر نیستند، بلکه در کنار صاحبان سرمایه و قدرت، در سرکوب تشکل‌یابی، حذف نظارت واقعی و تبرئه کارفرمایان شریک و هم‌دست‌اند. قوانین موجود نیز با انبوهی از خلأهای حمایتی و رویه‌های سرکوب‌گرانه، عامدانه برای بی‌دفاع نگه‌داشتن کارگر طراحی شده‌اند.

حلقه‌ گم‌شده، تشکل‌های مستقل کارگری‌ است. نهادهایی که در کشورهای دیگر به پشتوانه مقاوله‌نامه‌های سازمان جهانی کار از جمله مقاوله‌نامه ۱۵۵ درباره ایمنی و بهداشت شغلی که ایران نیز آن را امضا کرده به عنوان ناظر و مطالبه‌گر نقش ایفا می‌کنند. این تشکل ها در ایران یا وجود ندارند یا ساختگی و تحت کنترل دولتند. وقتی کارگر، حق اعتراض و سازماندهی مستقل ندارد، ایمنی‌اش نیز در لیست اولویت‌ها جایی ندارد.

حفظ جان کارگران در گرو اراده‌ای برای تغییر ساختاری‌ است:

  • حضور فعال و مستقل تشکل‌های کارگری،
  • پاسخگویی حقوقی دولت، صاحبان صنایع، کارفرمایان و پیمانکاران در قبال حوادث کاری.
  • الزامی شدن اجرای استانداردهای بین‌المللی در پروژه‌های عمرانی.

تا آن زمان، مرگ‌های کاری ادامه خواهند داشت در سکوت، در حاشیه بی آنکه کسی بگوید: این مرگ‌ها، تصادف نیستند؛ نتیجه‌ مستقیم بی‌حقوقی ساختاری‌اند.

باید دانست مرگ‌های پیاپی کارگران حاصل یک نظم سیاسی ضد انسانی و معیوب است که سود سرمایه را بر جان انسان‌ها ترجیح می‌دهد. بدون تغییر بنیادین در مناسبات قدرت و شکل‌گیری نظمی متکی بر اراده و تشکل‌یابی مستقل طبقه کارگر، این چرخه‌ مرگ و بی‌عدالتی ادامه خواهد داشت.

هیات تحریریه «پژواک کار ایران»

ما در تلاشیم بستری برای جنبش کارگری ایران فراهم کنیم که علاقمندان بتوانند مطالب، تجربه‌ها و دیدگاه‌های خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. شما می‌توانید عکس‌ها، فیلم‌ها، یادداشت، اخبار و گزارش‌های خود را برای ما ارسال کنید و در تقویت این حرکت سهیم باشید. اطلاعات بیشتر…

دنبال کنید:

پژواک کار ایران (آزمایشی)

بازتاب صدای نیروی کار و مسائل مرتبط با جنبش کارگری ایران